جام را به من بده لعنتی...
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۰۷۰۶۸
نبرد امشب منچستر سیتی و لیورپول که چشم ها را به لیگ جزیره دوخته بود، بهانه ای شد برای کنکاش در تاریخچه این نبرد جذاب... مطلب حمید شهریاری، کاربر خوش قلم شبکه اجتماعی طرفداری که با قلم شیوایش به نویسندگان طرفداری پیوسته را حتما بخوانید و لذت ببرید
طرفداری / به بهانه ملاقات امشب پپ و کلوپ در تاریخ سفر می کنیم:
یورگن کلوپ - پپ گواردیولا؛ ریشههای نبرد، میدان جنگ قهرمانی و جنگی که مغلوبه میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای جام هر کاری میکنند. گاهی دوست و گاهی دشمن. گاهی روی زمین و گاهی در کنفرانسهای خبری. طعنهها و نیشها. توهین و تهمت. احترام، گاهی صادقانه است و گاهی رندانه. با هدف فشار روی حریف. ریشههایی در قرن نوزدهم. در عصر بازی انگلیسی. تام واتسون با بازیکنان جوان ساندرلند، به جنگ امپراطور جرج رمزی در استونویلا میرود. تقسیم جامها میان ویلا و ساندرلند. ویلیام مک گرگور در ویلا و جوزف واستینهولم در شفیلد. در آغاز قرن بیستم. ادامهی نبردها. آغاز دههی 70. عصر رسانه. MOTD و Big Match. روزنامهها و مجلات. خبرنگاران، آتشبیار معرکه میشوند. دوران جدید نبرد مربیان برای کسب عنوان قهرمانی. به تالار نبرد مردان روی نیمکت برای فتح جام خوش آمدید...
مرور رقابت در بریتانیا از گذشته تا هنوز 1970؛ دان روی- برایان کلاف | پایت را از روی دم من بردار...ریشهها:
متولدین میدلزبورو. مهاجمان حرفهای. تحویل گرفتن باشگاه در دسته دو. پیشرفت. پله پله تا حضور در جمع مدعیان. فتح لیگ. نشستن روی نیمکت لیدزیونایتد. کاندیدای نشستن روی نیمکت تیم ملی انگلستان... دان روی و برایان کلاف روی دو ریل موازی حرکت کردند. تا آغاز دههی 70. فصل 1971/72. سوپرلیدز با هدایت دان روی. گلباران منچستریونایتد بازبی با 5 گل. شکست لیورپول شنکلی در هر دو بازی رفت و برگشت. عبور از چلسی سکستون و تاتنهام. آرسنال می، مدافع عنوان قهرمانی سه گل از لیدز میخورد. رقیبی باقی مانده؟ سر و کلهی تیمی بالای سر لیدزیونایتد پیدا میشود. دربی کانتی.تیم برایان کلاف. قهرمانی دربی در روز پایانی. در بازی که بعدها صحبت از رشوهی روی به بازیکنان وولوز می شد. آغاز جنگ میان کلاف و روی. پس از ناکامی سر الف رمزی در رساندن انگلستان به جام جهانی 1974، روی نیمکت تیم ملی مینشیند و کلاف روی نیمکت لیدزیونایتد. آتش جنگ میان دان روی و برایان کلاف برافروخته شده...
نبرد واقعیمیدان جنگ :
"رِوی همیشه به روابط مثل یک خانواده در لیدز میبالید. سوال من این بود که آیا آنها واقعا یک خانواده هستند؟ وقتی در تابستان 1974 به الندرود رفتم تازه معنای خانواده را درک کردم. خبری از محبت میان یک خانواده نبود. لیدز روی، یک خانوادهی مافیایی بود. روابط مرموز و بازیکنانی خودسر.... روی مربی انگلستان شده بود اما آنچه مشخص بود، جای پای او در همه جا دیده میشد. در کشوها، اتاقها و در ذهن بازیکنان."
کلاف در کتاب زندگینامهی خود، به روی میتازد و در "یونایتد نفرین شده" از مصائب خود در الندرود میگوید. نفرت از دان روی و بازیکنانی که به عقیدهی کلاف، عضوی از خانوادهی مافیایی لیدز بودند. به رهبری کاپیتان بیلی برمنر. کلاف بی پرده سخن میگوید و دان روی با نیش و کنایه دربارهی کلاف حرف میزند. پس از فتح لیگ و وداع با لیدز. در تماس تلفنی با بیل شنکلی قبل از بازی چریتی شیلد:
"بیل شنکلی: نه دان. تو قهرمان لیگ شدی. تو مربی قهرمان هستی نه برایان... امیدوار بودم فرصت خداحافظی با تو را داشته باشم.
دان روی: نه. آن تیم دیگر تیم من نیست. مربی آن تیم برایان کلاف است. من خداحافظیهایم را کردهام. حالا دیگر مربی لیدز نیستم..."
Red or Dead-David Peace
پایان جنگجنگ مغلوبه:
در پایان دههی 70، روی انگلستان را ترک میکند و به امارات میرود. با پروندههایی که هنوز باز هستند. و کلاف در ناتیگهام فارست قهرمان اروپا میشود. جنگ به ظاهر مغلوبه شده و کلاف تیر آخر را میاندازد؛
"روی، به رقتانگیزترین شکل ممکن نیمکت تیم ملی انگلستان را ترک کرد. او به سمت پولهای اعراب در صحرای امارات رفت...."
1980؛ کنی دالگلیش- هاوارد کندال | دوستان مرسیسایدیریشهها:
" من میدانم که خیلیها او را به عنوان یک مربی بزرگ میشناسند، اما کندال حقیقتا در زمین بازی هم فوقالعاده بود. من در نوجوانی با لباس سلتیک، در بازی دوستانه با بیرمنگام رو در روی او بازی کردم. هر دوی ما در میانهی میدان بازی میکردیم و من درسهای زیادی از او آموختم. بعدها او در کنار الن بال و کالین هاروی، احتمالا قدرتمندترین خط هافبک تاریخ اورتون را ساخت"
کنی دالگلیش- مصاحبه با لیورپول اکو
ستارهها، خیلی زود روی نیمکت مینشینند. بدون وقفه. کندال و دالگلیش، هر دو به عنوان بازیکن- مربی. هاوارد کندال پس از دوران درخشان در خط هافبک اورتون، روی نیمکت مینشیند. ساخت تیم قدرتمند در آغاز دههی 80. نویل ساوتال درون دروازه. گرام شارپ. رتکلیف. در همسایگی گودیسن پارک، دالگلیش، تیم فاتحان را تحویل میگیرد. تکیه بر جایگاه شنکس، پیسلی و فاگن. پادشاه، راه و رسم موفقیت را خوب میداند. نیمهی دوم دههی 80 رنگ دیگری دارد...
میدان جنگ :
دالگلیش- کندال. در نیمهی دوم دههی 80 فوتبال انگلستان دو پایتخت دارد، مرسیساید در روزهای دربی اورتون- لیورپول و لندن در روز فینال میان اورتون و لیورپول. 15 جام در 5 سال سهم دو تیم مرسیسایدی در انگلستان است. نبرد بزرگ در زمین و دوستی دو مربی خارج از میدان. همواره احترام. در میان آتش هولیگانهای دههی 80. دالگلیش آن روزها را توصیف میکند:
"تمام جامها آن دوران، میان ما و آنها تقسیم میشد. با این وجود، همیشه رابطهی خوبی میان اورتون و لیورپول بود. کندال یکی از دلایل اصلی این رابطهی خوب بود..."
جنگ مغلوبه:
سال 2015. سه دهه پس از آن جنگهای پرافتخار. روز 4 اکتبر، دربی مرسی ساید در گودیسن پارک برگزار میشود. بازی در حضور دو مهمان ویژه...
" یک نفر در جایگاه، از پشت روی شانهی من زد. من برگشتم و هاوارد را دیدم. گفت: من را به یاد داری؟ گفتم: " چطور میتوانم تو را فراموش کنم هاوارد... و بعد هر دو خندیدیم..." دو هفته بعد، هاوارد کندال برای همیشه دالگلیش را ترک کرد. دالگلیش را. اورتون را. دربی مرسیساید را. زندگی را...
1990-2000؛ ونگر- فرگوسن | اینجا، قلمرو من است...
ریشهها:
" او تازهکار است. باید نظراتش را برای فوتبال ژاپن نگه دارد..."
فرگوسن درباره ی ونگر در بدو ورود
قاعدهی بازی لیگ برتر را مرد اسکاتلندی تعیین میکند. هجوم منچستریونایتد به تورنمنت تازه تاسیس و مدرن انگلیسی. قهرمانیهای پیاپی. رقبا کنار میروند. نفر اول دالگلیش است. پس از خلع سلاح. یک جدال اسکاتلندی. قهرمانی بلکبرن دالگلیش در حضور فرگوسن. راه فرگوسن اما با ثبات است. عبور از بلکبرن. نزاعی دیگر با پادشاه دیگری از آنفیلد. این بار کوین کیگان و نیوکاسل. کارگران معدن زغال سنگ، شیطان را بند میکشند. با پنج گل. با الن شیرر. با شاهکار رابرت.این یکی هم به کنار رانده میشود. الکس فرگوسن یکهتاز فوتبال انگلستان است. بیرقیب. تا روزی در اکتبر. رقیب فرگوسن از آن سوی دنیا میآید. پروفسور اقتصادخواندهی فرانسوی. ترکهای و اهل دانش. اهل استراسبورگ. با تجربهی مربیگری در لیگ ژاپن. مردی به نام آرسن در آرسنال. آرسن ونگر.
میدان جنگ:
شرط بندیها روی روز وداع ونگر با فوتبال انگلستان است. اما او میماند. با دانش و بینش خود. با گشودن باب ورود خارجیها به حلقهی مربیان انگلیسی. با به چالش کشیدن الکس فرگوسن در فتح جامها. در نخستین فصل کامل مربیگری، ونگر قهرمان لیگ برتر میشود. خط و نشان برای فرگوسن. یونایتد، پس از قهرمانی آرسنال، به رقیب میتازد. برد شش گله در ابتدای قرن بیست و یکم. این رقیب اما به سادگی از میدان به در نمیشود. انتقام ونگر. ضربهی ویلتورد و ربودن یک جام قهرمانی دیگر. 2002 سال ونگر است و 2003 سال فرگوسن. ونگر صدرنشین به فرگوسن میتازد. وقتی فرگوسن ادعا میکند یونایتد سوم جدولی از آرسنال صدرنشین قدرتمندتر است:
" هر کسی فکر میکند در خانه، زیباترین زن دنیا را دارد..."
سال 2004، زمان صف کشیدن دشمنان خونین برابر هم است. توهین و نفرت و خشم. نبرد الدترافورد و پایان خوش ونگر. بدون شکست. آخرین روزهای خوش آرسن در هایبری. با سفر به ورزشگاه نو، همه چیز تغییر میکند...
جنگ مغلوبه:
سال 2011. هر دو پیر شدند. نبرد با مورینیو، نفس هر دو را گرفته. طعنههای مرد پرتغالی، پیرمردها را به هم نزدیک کرده. الکس فرگوسن کار را یکسره میکند. یک عصر مطبوع در الدترافورد و 8 گل. به همین سادگی. پس از بازی، خبری از نیش و کنایه نیست:
" وقتی ما در بهترین فرم خود هستیم، به رقیب لطمهی بزرگی میزنیم. آرسنال امروز بدشانس بود... البته که ونگر مرد بزرگی در فوتبال است و کارهای بزرگی انجام داده. او 15 سال در آرسنال، تیمی ساخته که هرگز تجربه نکرده بودند. بازیکنان با کیفیت و احترامی که او برای باشگاه آورده. خصوصا احترام از سوی من..."
2010؛ کلوپ- پپ گواردیولا | مدرن، مدرن و مدرنتر...ریشهها:
ورود مالکان خارجی. تعیین خطوط تازهای در لیگ برتر. هجوم خارجیها از هر سو به دردانهی فوتبال جهان. بازی انگلیسی، آنطور که هیچوقت ندیدهایم. بی حد و مرز. صبحهای زود در آمریکا و ظهرها در شرق آسیا. بعد از ظهرهای خاورمیانه و نیمهشبهای آمریکای جنوبی. بازی جهانی، مربیان بزرگ جهانی میطلبد. مربیان بزرگ دنیا، بار سفر به انگلستان میبندند. نخبگان. مرد تیزهوش آکادمی لاماسیا در منچسترسیتی. فارغالتحصیل آکادمی مربیگری هانس وایزوایلر در لیورپول. قهرمان اروپا و لالیگا با بارسلونا. فاتح بوندسلیگا و نایب قهرمان لیگ قهرمانان با دورتموند. اسپانیا و آلمان. طلایهدار مدرنترین شیوههای مربیگری در فوتبال دنیا. یکی در منچسترسیتی و یکی در لیورپول. پپ گواردیولا در برابر یورگن کلوپ.
میدان جنگ:
دوست داری به بازی آنها چشم بدوزی. گواردیولا در سال 2017 تاریخ را مینویسد. یک دستگاه مدرن بدون نقص. 100 امتیاز و 106 گل زده. دروی تمام جامهای فوتبال انگلستان در یک فصل. تصور مهار کردن تیم پپ هم دشوار است. تا آغاز فصل بعد. تجهیز کلوپ. نبرد پایاپای آغاز میشود. ادرسون برابر الیسون. استرلینگ برابر مانه. صلاح برابر دیبروینه. کسی جدول ردهبندی لیگ برتر در فصل 2018/19 را از یاد برده؟ تیمی که با 97 امتیاز و فقط یک شکست قهرمان نشد... به خاطر شکست از تیمی با 98 امتیاز. به خاطر همان چند میلیمتر... چند میلیمتر و یک سال انتظار دیگر در آنفیلد. اینبار کسی جلودار کلوپ نیست. نه پپ گواردیولا و نه هیچ تیم دیگر. نه کووید 19 و نه آنفیلد خالی از هیاهو. کلوپ سرانجام لیگ برتر را میبرد. پس از شکست پپ. پس از سی سال در آنفیلد.
جنگ مغلوبه:
پپ، قبل از بازی 2020، به اهمیت تمام بازیها اشاره میکند. و جدالی که دیگر تعیینکنندهی قهرمان نیست. در فصلی که ویلا، ساوتهمپتن و اورتون تاکنون صدر جدول را تجربه کردهاند. در فصلی که تمام تیمها تا اینجا شکست را تجربه کردهاند:
" بازی برابر لیورپول، بازی مهمی است اما مثل انتخابات آمریکا، باید تمام رایها شمرده شود."
نبرد پپ و کلوپ، با قبلیها تفاوت کوچکی دارد. آن بالا باشند یا نباشند. بر سر جام بجنگند یا نجنگند. دوست داری به بازی آنها چشم بدوزی. فوتبال. دور از حواشی و زوائد آن. یک بازی مدرن و چشمنواز. تاکتیکها و ستارگان. یک زندگی زیبای 90 دقیقهای.
منبع: طرفداری
کلیدواژه: فوتبال انگلستان پپ گواردیولا برایان کلاف یک خانواده میدان جنگ روی نیمکت لیگ برتر ریشه ها دان روی دهه ی 80 جام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۰۷۰۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزی که شوروی پشت مزدوران را در ایران خالی کرد / پاسخ بختیار به ادعای رضا پهلوی / تصاویر رنگی آلمانها از نبرد استالین گراد / گرامافونی که ایرانیها ۱۲۰۰ سال پیش ساختند / آبادان در بیش از یک قرن پیش
بسته ویدیویی «تابناک» مجموعهای از ویدیوها پیرامون رویدادهای سیاسی عمدتاً متکی بر گزارشها و تحلیلها و ویدیوییهایی درباره دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و... است که تماشایش را از دست دادهاید؛ نگاهی دوباره و متفاوت به آنچه در این بستر میتوان فرا گرفت.
روزی که شوروی پشت مزدوران را در ایران خالی کرد
پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی قصد داشت، بخشهایی از ایران را از طریق گروههای وابستهاش تجربه و به خود الحاق کند. فرقه دموکرات آذربایجان | آذربایجان دموکرات فرقهسی، گروهی تجریه طلب بود که سه ماه پس از فرمان محرمانه دفتر سیاسی کمیته مرکزی اتحاد شوروی در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ - پایان جنگ جهانی دوم- در تبریز با انتشار بیانیهای ۱۲ مادهای به زبانهای ترکی و فارسی به رهبری جعفر پیشهوری و همراهی چندین تن دیگر اعلام موجودیت کرد. این گروه به سرعت با تمرکز بر قوم گرایی و با حمایت شوروی شروع به شکل دادن ارتش محلی نمود، اما پس از سفر قوام به شوروی و وعده امتیاز نفت شمال به استالین، روسها از آذربایجان خارج شدند و تشکیلات پیشروی را جمع کردند. جهانشاهلو افشار، معاون پیشه وری روایت میکند که او و پیشه وری را به کنسولگری روسیه احضار کردند و به آنها اخطار دادند، باید از تبریز به باکو بروند و وقتی با عصبانیت و مقاومت جعفر پیشه وری مواجه شدند، سرهنگ شوروی در را باز میکند و به او میگوید: «سَنی گَتیرَن، سنَ دِییر گِت | کسی که تو را آورده، به تو میگوید برو». اکنون در تابناک، تصاویر استقرار و لشکرسازی پیشه وری در آذربایجان، سخنان معاون پیشه وری و تصاویر خروج نیروهای شوروی و وابستگان تجزیه طلبشان در ایران را پس از فرمان شوروی در تابناک میبینید.
تصاویر رنگی آلمانها از نبرد استالین گراد
نبرد استالین گراد | Battle of Stalingrad یکی از طولانیترین، مهلکترین و سرنوشت سازترین نبردهای جبهه شرقی جنگ جهانی دوم بود. در این نبرد، نیروهای ورماخت و متحدانش که در جریان تهاجم آلمان به شوروی، به منظور سلطه بر شهر استالینگراد در کرانه رود ولگا، به آن یورش برده بودند، پس از چندین ماه درگیری خونین، با ضد حمله ارتش سرخ به محاصره درآمدند تا در نهایت سوم فوریه ۱۹۴۳ میلادی شکست خورده و فیلدمارشال فریدریش پائولوس، فرمانده ارتش ششم ورماخت به همراه ۲۵۰۰ افسر عالیرتبه از جمله ۲۵ ژنرال و بیش از صدهزار درجه دار و سرباز تسلیم ارتش سرخ شدند. از این نبرد با ۲.۲ میلیون سرباز در دوران درگیری و ۱.۲ تا ۲ میلیون کشته و زخمی به عنوان یکی از بزرگترین و خونبارترین درگیریهای نظامی تاریخ و نقطه بازگشت جبهه شرقی یاد میشود. تصاویر رنگی آلمانها از نبرد استالین گراد را میبینید.
گرامافونی که ایرانیها ۱۲۰۰ سال پیش ساختند
بنوموسی سه پسر موسی بن شاکر خراسانی به نامهای محمد، احمد و حسن از دانشمندان ایرانی قرن نهم میلادی (قرن سوم هجری) و از پیشروان نهضت ترجمه بودند. آنها اختراعات زیادی در مهندسی مکانیک سیالات و اتوماسیون داشتهاند که بعدها توسط دانشمندان اروپایی مورد اقتباس قرار گرفته است. یکی از اختراعات آنها گرامافونی بود که با قدرت آب کار میکرد. این گرامافون در اروپا بازسازی شده و براساس طرحهایی ساخته شده که مکانیزم فعالیتش را میبینید.
آبادان در بیش از یک قرن پیش
آبادان یک قرن پیش درگیر توسعه متاثر از شکل گیری صنعت نفت ایران بود که تحت کنترل انگلیس قرار داشت. نخستین پالایشگاه خاورمیانه در ۱۲۹۱ در آبادان افتتاح شد که در پی آن بسیاری از نخستینها در آبادان احداث شد. تصاویری که از آبادان در سال ۱۲۹۹ یعنی بیش از پیش ثبت شده توسط دفتر مولتی مدیای «تابناک» با هوش مصنوعی بازسازی و ارتقای کیفیت داده شده است. این تصاویر مردم را در حال فعالیت در صنعت نفت آبادان به همراه تصاویری از حرکت قطار و حرکت قایقها در رود کارون ثبت کرده است که در «تابناک» میبینید.
پاسخ بختیار به ادعای رضا پهلوی
برخی سلطنت طلبها از جمله رضا پهلوی پسر محمدرضا پهلوی در سالهای اخیر و به خصوص پس از تحریمهای گسترده ایران در دو دهه اخیر که شرایط را برای مردم بسیار سخت کرد، از ژاپن و کره جنوبی شدن ایران، در صدور تداوم حکومت پهلوی سخن گفتهاند. شاپور بختیار آخرین نخست وزیر پهلوی به این پرسش پاسخ داده بود. میبینید و میشنوید.